دانلود تحقیق هوش هیجانی
تحقیق هوش هیجانی doc
تحقیق کامل هوش هیجانی
تحقیق درباره هوش هیجانی
تحقیق با موضوع هوش هیجانی
تحقیق هوش هیجانی با فرمت ورد
تحقیق در مورد هوش هیجانی چیست
تحقیق دانش آموزی درباره هوش هیجانی
تحقیق دانشجویی درباره هوش هیجانی
هدف از این تحقیق بررسی هوش هیجانی با فرمت docx در قالب 32 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد
فهرست مطالب
هوش هیجانی
2-2- هوش هیجانی14
2-2-1- هوش و هیجان15
2-2-2- تعریف و مفهوم هوش هیجانی16
2-2-3- اهمیت و ضرورت هوش هیجانی18
2-2-4- پیشینه هوش هیجانی21
2-2-5- ابعاد هوش هيجاني23
2-2-6- آيا ميتوان هوش هيجاني را افزايش داد؟26
2-5- تحقیقات داخلی53
2-6- تحقیقات خارج از ایران58
2-7- مدل مفهومی تحقیق60
میان روانشناسان بر روی تعریف هوش اتفاق نظر وجود ندارد و هر کدام از آنها هوش را از دیدگاه خاصی تعریف میکنند. به طور مثال روانشناسی که جنبه کاربردی و کارکردی هوش توجه دارد از آن تعریف کاربردی میکند. بعضی از روانشناسان که روانشناسی را شاخهای از بیولوژی میدانند، هوش را قدرت سازگاری و ادامه حیات میخوانند. (شریفی درآمدی، 1386: 18).
هوش رفتار حل مساله سازگارانهای است که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهتگیری شده است. رفتار سازگارانه، شباهت اهداف متعددی را که باعث تعارض درونی میشوند، کاهش میدهد. این مفهوم هوش، مبتنی بر¬گزارهای است که فرایند حرکت به سوی اهداف، انجام راهبردهایی برای غلبه بر موانع و حل مساله را ضروری میسازد. (ناسل، 2004 به نقل از ایمونز ، 1999، استرنبرگ ، 1997).
استرنبرگ (a1997) هوش را به عنوان تواناییهای ذهنی ضروری، برای تطبیق با هر نوع انتخاب و شکلگیری بافت محیطی تعریف میکند. استرنبرگ (b1997) مدلی ارائه میکند که به هوش آکادمیک (که به وسیلهی آزمایشات رایج اندازهگیری میشود) و هوش عملی (که از طریق انباشت دانش ضمنی برای حل مشکلات عملی هر روزه رشد مییابد)، و هوش خلاقانه که شامل تواناییهای ترکیبی برای دیدن مشکلات در روشهای کوتاه و جدید برای گریز از مرزهای تفکر سنتی اشاره و تاکید میکند.
یک مدل گسترده و غنی برای هوش چندگانه که ورای« تواناییهای ذهنی» را در بر بگیرد (توسط استرنبرگ تعریف شد)، اکنون به وسیله گاردنر پیشنهاد میشود. (1983، 1999). گاردنر هوش را یک سری توانایی تعریف میکند که برای حل مشکلات به کار میروند و محصولاتی را تولید میکند که برای جامعه و زمینههای فرهنگی دارای ارزش است. گاردنر (1983) هفت نوع هوش زبانی، موسیقیایی، منطقی، ریاضی، فضایی، حرکات بدنی و هوش شخصی را تعریف میکند.
در حالی که استرنبرگ روی تواناییهای ذهنی تاکید میکرد، مدل گاردنر اجازه گسترش یک گروه از تواناییها مثل تواناییهای موسیقیایی یا حرکات بدنی که احتمالاً برای عملکردشان به مناطق خاصی از مغز تکیه دارند، اما معمولا مانند تواناییهای ذهنی نیستند، را میدهد. (آمرام،2009).